مقایسۀ داستانهای چهارگانۀ سورۀ مریم با رویکرد روایت شناسی
نویسندگان
چکیده
مطالعۀ مضامینِ داستان، شیوه های داستان گویی و اهداف و فوائد هر یک یا هر چه از این قبیل، از دیرباز در علوم ادبی مهم تلقی می شده است. خاصّه، عالمان نقد ادبی کوششهای فراوانی بدین منظور کرده اند. روایت شناسی همچون یکی از گرایشها در نقد ادبی، رویکردی نوین برای تحلیل فرم داستانها ست. از آنجا که یکی از شیوه های قرآن برای بیان معارف، داستان پردازی است، مطالعۀ حاضر با هدف کاربرد رویکرد روایت شناسی برای نقد ادبی متن قرآن کریم شکل گرفته است. بنا داریم در آن با بررسی چهار داستان مذکور در سورۀ مریم ـــ داستان زکریا، مریم، ابراهیم و موسی (ع) ـــ با رویکرد روایت شناسانه نقاط اشتراک و افتراق داستانها، عناصر روایت در آنها، و الگوی روایتگری در هر یک را بازشناسیم. حاصل چنین خوانشی از داستانهای مذکور، مشاهدۀ اشتراکاتی در زندگی این برگزیدگان است: رویارویی با دشواریهای متعدد و پایداری در برابر آنها، فریادرسی خداوند و جوشش رحمت الاهی در نقطۀ اوج مشکلات، نفی خویش و انتساب نعمت به خدا، و سرانجام، قرارگرفتن در حلقه نعمت یافتگان و دست یابی به نعمتهایی مشابه. شرایط متفاوت هر شخصیت، نوع رویارویی با مشکلات و نعمتی که به هر کدام عطا می شود هم از نقاط افتراق این قصص به شمار می رود.
منابع مشابه
مقایسۀ داستانهای چهارگانۀ سورۀ مریم با رویکرد روایتشناسی
مطالعۀ مضامینِ داستان، شیوههای داستانگویی و اهداف و فوائد هر یک یا هر چه از این قبیل، از دیرباز در علوم ادبی مهم تلقی میشده است. خاصّه، عالمان نقد ادبی کوششهای فراوانی بدین منظور کردهاند. روایتشناسی همچون یکی از گرایشها در نقد ادبی، رویکردی نوین برای تحلیل فرم داستانها ست. از آنجا که یکی از شیوههای قرآن برای بیان معارف، داستانپردازی است، مطالعۀ حاضر با هدف کاربرد رویکرد روایتشناسی برای ن...
متن کاملبررسی عنصر زمان از منظر روایت شناسی در طرح قصص سورۀ کهف
بخش عمدۀ تعالیم و دستورات قرآنی که مجموعهای است از اندرزها، عبرتها، محکمات و متشابهات، از رهگذر شگردهای ادبی و به ویژه فنون قصهسرایی و حکایتپردازی و به اصـطلاح، ادبـیات داستانیِ روایی انتقال یافته است. برای شناخت و تحلیل قصص قرآنی، بهرهگیری از نظریههای روایتشناسی و تئوریهای آن مانند: سطوحروایی، طرح، داستان، زمان و اقسامش، متنروایی، شیوۀ روایی قصص، معانی و مبانی، که ابزاری برای تحل...
متن کاملسبک شناسی روایت در داستانهای کوتاه: رویکرد نقشگرا بر اساس الگوی سیمپسون 2004
سیمپسون (2004)، در انگاره سبک شناختی روایت خود، شش واحد سبک شناختی، تحت عنوان حوزه سبک شناسی مطرح ساخته است. این عناصر به ترتیب عبارتند از: واسطه متنی، رمز زبانی- جامعه شناختی، شخصیت پردازی (الف): اعمال و وقایع،شخصیت پردازی (ب): زاویه دید، ساختار متنی و بینامتنیت. به عقیده سیمپسون با بررسی عناصر سبک شناختی فوق، می توان ویژگیهای سبکی متون روایی را مشخص نمود. در پژوهش حاضر این عناصر و ابزارهای سب...
15 صفحه اولبررسی عنصر زمان از منظر روایت شناسی در طرح قصص سورۀ کهف
بخش عمدۀ تعالیم و دستورات قرآنی که مجموعهای است از اندرزها، عبرتها، محکمات و متشابهات، از رهگذر شگردهای ادبی و به ویژه فنون قصه سرایی و حکایت پردازی و به اصـطلاح ، ادبـیات داستانیِ روایی انتقال یافته است. برای شناخت و تحلیل قصص قرآنی، بهرهگیری از نظریههای روایتشناسی و تئوریهای آن مانند: سطوحروایی، طرح، داستان، زمان و اقسامش، متنروایی، شیوۀ روایی قصص، معانی و مبانی، که ابزاری برای تحلیل ...
متن کاملشیوۀ بازنمایی تجربه در داستانهای معاصر فارسی با بهرهگیری از مؤلفههای زبانشناختی روایت
روایت ابزار بسیار اساسی در ارتباط انسانی و انتقال تجربیات است که در بافتهای مختلف بنابر ماهیت آنها صورتهای متفاوتی مییابد. علم روایتشناسی با بهرهگیری از یافتههای زبانشناسی متن نظام و ساختاری دارد که قادر است ظرافتهای روایی به کار رفته در متون مختلف را آشکار نماید. داستان به عنوان یک سازۀ روایی یکی از مهمترین موارد قابل مطالعه در این بخش از دانش است. داستاننویسی معاصر با توجه به پیچیدگی...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
صحیفۀ مبین ـ پژوهشنامۀ مطالعات تاریخی ـ زبانشناختی قرآن و عترتجلد ۲۲، شماره ۵۹، صفحات ۷۵-۱۰۴
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023